محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

فرشته ای شبیه گردو...

روزی که گردوی من به دنیا اومد...

سلام لپ گردوییه من.. الان که دارم خاطره به دنیا اومدنت رو مینویسم کنارم خوابیدی و به شدت تب داری..اخه دیشب واکسن دوماهگیتو زدی..بعد از 24 ساعت تب کردی با وجود قطره استامینوفن...منم از نگرانی میترسم بخوابم.... واما....   چند روزی بود که دردای نامنظم و هرازگاهیم منظم شده بود و بعضا ریتمیک ولی خیلی توجهی بهشون نمی کردم یعنی باورم نمی شد که زودتر از وقتی که دکتر گفته خبری بشه.. اون شب یعنی نهم مرداد از سر شب یه دردایی داشتم ولی سعی میکردم بهشون فکرنکنم چون استرسمو بیشتر میکرد فقط همین قدر  که ریتمیک نبود برام کافی بود..برا اینکه مشغول باشم رفتم تونت و تا سحر با دوستام گپ زدم اما دردام هنوز بودن.. اون شب نمی دونم چی شده بود ...
10 مهر 1391
1